عشق نهان

هر کجا هستم باشم آسمان مال من است پنجره فکر زمین مال من است

عشق نهان

هر کجا هستم باشم آسمان مال من است پنجره فکر زمین مال من است

مهدی جان

 مهدی جان!

 بگذارنباشد برمن صبحی که بدونه توآغازشود. درآن پگاهی که نسیم عشق شروع  به وزیدن می کند.

درآن سکوت صبح گاهی، فقط توای که می توانی روح سوحان خوردۀ مرا از زخم زمانه التیام بخشی.

 مولای من!

     به والله که ازانتظاربند بند ،وجودم درآتش فراغ تو می سوزد.

یاصاحب الزمان!

     تا کی در آسمان به پرنده ای خیره شوم؟

تاکی گل های سرخ رابه یادت بر پرده ها سنجاق کنم؟

تاکی درپیاده رونگرانی انتظارقدم زنم؟

 تاکی باچشمانی بسته به زندگی بنگرم؟

مولای من!

     رمغان غیبت تو، دل شکسته ای است ، که درقفس سینه ام بربسترانتظار آرمیده است.

سایی سبزت برسر ما کم مباد.

ای کاش دعایم مستجاب می شد، که خداوند گناهانمان  را به محضرت نرساند تادل پردردت ازدست نوکر بی مقدارت نرنجد، زیرا دل قشنگت دیگرجای گنجاندن کجرویی  مارا ندارد.

کاش بر دعای فرجم درحق تو ای گل  زهرا (سلام الله علیها) مرغ آمین، آمین می گفت وتو را از زندان غیبت نجات می داد.

گل زیبای خاطرات شیرینم مهدی جان!

اگرپس ازمرگم گورم را بشکافی وقلبم وجود داشته باشد خواهی دید که روی آن نوشته شده است: «نفرین به انتظارکه  قاتلم بود.»

 

 خدایا!

اگرقراراست بمیرم ، بگذارمولایم بیاید؛

 اگرقراراست بسوزم، بگذارمولایم ببیند؛

 واگر قرار است به غربت نشستن او ازجانب ماباشد، 

اللهی العفو.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد